بسم الله الرحمن الرحیم . « دو برادر بودند در یزدل به نامهای عباس و علی باخدا، بخاطر تدّیُن آنها اینگونه در روستا شناخته می شدند. عباس بعدها فامیلی فلاحتی را برای خود انتخاب کرد و علی فامیلی کشاورز را، از همسر علی اطلاعی در دست نیست ولی فرزندی دارند بنام حبیب الله، حبیب الله با دختری به نام ماشاالله خاتون از طایفه قصاب یزدلی ازواج می کند که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بنام جلال می شود. حبیب بعد از فوت همسرش با خانم سیده ایی ازدواج می کند بنام سیده خانم آقا شجاعی، از این خانم صاحب سه دختر و دو پسر می شوند به نامهای جواد و جمال، پری، گیلان، و فاطمه.» « در سال 1330 جلال کشاورز برای ادامه زندگی، از یزدل به قم هجرت می کند. و در آنجا در یک کارگاه حلوا پزی مشغول بکار می شود. بعد از مدتی در بازار با گاری دستی وسائل مردم را جابجا می کرد. کم کم با درآمدش یک موتور سه چرخ خرید. مدتی به این منوال گذشت تا توانست پیکان وانتی تهیه کند و کارش را رونق دهد. در این ایام با پیشنهاد یکی از همکارانش با دختری بنام کبری زین العابدینی آشنا شد. و ازدواج کرد. حاصل این وصلت چهارده فرزند پسر و دختر می شود.» « در نوروز 1344 چهارمین فرزند آنها بدنیا آمد. اسم او را به عشق اباعبدالله الحسین، غلامحسین گذاشتند. او از همان کودکی به والدین خود احترام می گذاشت و چون می دید پدر با سختی مخارج آنها را تامین می کند. همیشه سعی می کرد به هر نحوی آنها را در تامین مخارج زندگی کمک کند.» « دوره دبستان خود را در مدرسه میرزای قمی گذراند. و برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی گویا رفت. اوضاع اقتصادی خانواده اجازه تحصیل را به او نمی داد سپس به شغل گچ بری و منبتکاری روی آورد او اوقات فراغتش به ساختن اسلحه سرپر می گذشت.» « در آن سالها قم مرکز قیام انقلاب اسلامی بر عیله رژیم طاغوتی پهلوی بود غلامحسین همپای مردم مبارز ایران به سهم خود شعله های این قیام را پا برجا نگاه می داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی «ره» علیه مبنی بر تشکیل بسیج عضو پایگاه بسیج شهید مصطفی خمینی «ره» مسجد امام حسین (ع) در خیابان نوبهار شد.» « در تاریخ 18/12/1360 یک دوره آموزش نظامی را در تهران گذراند. قرار بود برای بازدید از خانواده با قطار به قم بیایند ولی چون عملیات بیت المقدس در30/12 دقیقه بامداد روز۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در جنوب کشور شروع شده بود از طریق بسیج سپاه مستقم با هواپیما به منطقه جنوب اعزام شد و در یکی از گردانها لشکر علی ابن ابی طالب به عنوان تیربارچی مشغول خدمت شد. او در روز سه شنبه تاریخ 4/3/1361 مصادف 1/8/1402 ماه شعبان در منطقه خرمشهر بر اثر اصابت گلوله در پاتک عراقی ها به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید چهارده روز بین نیروهای خودی و دشمن بعثی بر زمین ماند تا اینکه در مراحل بعدی عملیات نیروی ایرانی پیشروی کردند و جنازۀ شهید را به عقب برگرداندند. پیکر او را در تاریخ 15/3/1361 در قم تشییع کردند و در گلزار شهدای بارگاه علی ابن جعفر (ع) در قطعه یک ردیف شش شماره 58 به خاک سپردند.»
بسم الله الرحمن الرحیم «أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ» مقدمه: « با درود به پيامبر گرامی اسلام حضرت محمّد (ص) و امامان معصوم برحقّش. و امام خمينی رهبر كبير انقلاب اسلامی و ناجی مستضعفين جهان، سلام بر روحانيت اصيل و مبارز و سلام بر تمامی رزمندگان و شهيدان اسلام كه با ايثار و از جان گذشتگی جمهوری اسلام را تحقّق بخشيدند.» رهنمودهای امام: «هم اكنون كه عازم جبهه¬های جنگ حق عليه باطل هستيم احساس خوشبختی می ¬كنم چون كه تنها راه سعادت و رسيدن به اخلاق انسانی اسلامی در جهاد فی سبيل الله و مبارزه با نفس كه همانا جهاد اكبر است ميّسر می ¬شود. انقلاب ما مرهون خون بيش از صد و شصت هزار شهيد و معلول است. كه برای آرمان¬های قرآن كريم جان خود را فدای اسلام عزيز كرده اند. تا حكومت جهانی اسلام با عنايت خداوند و به رهبری امام زمان تحقّق پيدا كند. و برای تداوم بخشيدن بيشتر به اين اهداف نياز به ايثار و عمل كردن به دستورات الهی دارد. و بايد امّت قهرمان از رهنمودهايی امام عزيزمان پيروی كنند. از اين روست كه ما به ندای او لبيک گفتيم و برای ستيز با همه مظاهر شرک مهيّا شديم.» پدرومادر: « از پدر و مادرم تشكّر می¬كنم كه برای من زحمت كشيدند و به من اجازه دادند تا شايد بتوانم جزئی از سهم خود را به انقلاب اسلامی ادا كنم از آنها می ¬خواهم كه نگران من نباشند. ان شاءالله با پيروزی برخواهيم گشت و اگر احيانا سعادتی بود تا فرزند ناقابل خود را هديه اسلام عزيز و اين مكتب والای الهی كنيد در درگاه خداوند تبارك و تعالی سرفراز خواهيد بود.» برادرن و خواهران : « از برادران و خواهران و بستگانم می ¬خواهم كه راه شهيدان را ادامه دهند در پايان طول عمر امام امّت و پيروزی اسلام و مسلمين و نابودی كفار و منافقين را از خداوند تبارك و تعالی خواهانم.» والسلام غلامحسین کشاورز بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه دوم : بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان «الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»«20سوره توبه»«کسانی که ایمان آوردند، هجرت و جهاد کردند در راه خدا با اموالشان و جانهایشان بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند آنها از رستکارانند.» مقدمه: « با درود بر پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد بن عبدالله (ص) و جانشینان پاکش بالاخص حضرت بقیه الله اعظم مهدی موعود روحی و ارواح العالمین له الفدا، و نائب بر حقش خمینی کبیر، این امید مظلومان و قلب تپنده امت حزب الله و ناجی محرومان و رهبر کبیر انقلاب ایران. و دورد بر روحانیت اصیل و مبارزان و یاوران امام و اسلام، سلام بر تمامی شهیدان و رزمندگان سلحشور که با سلحشوری و با ایثار و از جان گذشتگی نهال اسلام را آبیاری کردند و جمهوری اسلامی را تحقق بخشیدند و زمینه را برای انقلاب حضرت مهدی عج الله آماده ساختند.» سعادت ابدی در جهاد است: « هم اکنون که در جهاد بر علیه کفار مشرک شرکت کرده ام و بخاطر رضای خداوند تبارک و تعالی و دفاع از اهداف والای اسلام در جبهه حق علیه باطل گام نهاده ام احساس خوشبختی می کنم چون تنها راه رهایی از قید و بندهای دنیوی و رسیدن به سعادت اخروی در جهاد فی سبیل الله و جهاد با نفس میسر شده است. انقلاب ما مرهون خون بیش از صد و شصت هزار شهید و معلول است که برای تحقق آرمانهای قرآن کریم جان خود را فدای اسلام عزیز کرداند تا حکومت جهانی اسلام با عنایت خداوند سبحان و رهبری ولی عصر عج الله تحقق پیدا کند. تداوم بیشتر این اهداف نیاز به ایثار و عمل کردن به دستورات الهی دارد و باید در مسیرالله گام نهاده و رابطه خود را با ذات اقدسش قوی کنیم.» پیروی از رهنمودهای امام: « امت شهید پرور و سلحشور و همیشه در صحنه، بایستی همواره از رهنمودهای رهبر عزیزمان پیروی کنند تا به این هدفهای والا دست یابند. از این روست که ما به ندای پیامبر گونه اش لبیک گفتیم و برای ستیز با همه مظاهر شرک مهیا شده ایم.» پدر و مادرم : « سلام بر پدر و مادر عزیزم که برایم زحمت کشیده اند، و مرا در دامان پاک خود پرورش داده اند. و به من اجازه دادند در این راه مقدس شرکت کنم تا جزئی از سهم خود را در راه اسلام عزیز اداء کرده باشم. از شما می خواهم که بعد از شهادت من گریه نکنید هر موقع خواستید عزاداری کنید. بیاد سرور شهیدان حضرت حسین ابن علی (ع) گریه کنید. که ما هم از رهروان حضرتش و از شاگردان مکتبش هستیم که راه او را انتخاب کرده ایم و بسوی او شتافته ایم. شما در نزد خداوند تبارک و تعالی رو سفید خواهید بود و در فردای قیامت اجری عظیم خواهید داشت.» برادران و خواهران : « از برادران و خواهران عزیزم می خواهم که دنبال رو راه شهیدان اسلام باشند و با عمل کردن به احکام اسلام راه اولیاء الهی را ادامه دهند در پایان طول عمر امام عزیزمان و نصرت و پیروزی برای اسلام و مسلمین و نابودی کفار و منافقین را از درگاه حق تعالی و مسلمین و نابودی کفار و منافقین را از درگاه حق تعالی مسئلت می کنم.» «والسلام علینا وعلی عبادالله الصالحین» غلامحسین کشاوز 15/2/1361