ما را دنبال کنید:
رحمت الله شعبانی یزدلی

شهید دفاع مقدس رحمت الله شعبانی یزدلی

نام پدر : صفرعلی
نام مادر : مه لقا
تاریخ تولد : 1344/03/14
محل شهادت : منطقه حاج عمران
محل خاکسپاری : تهران-گلزارشهدای بهشت زهرا-قطه28-ردیف22
تاریخ شهادت : 1462/05/10
زندگی نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم «رضاقلی فرزند باقر از همسر خود خانم عصمت آسیابان چهار فرزند پسر بنامهای صفرعلی، رمضانعلی، باقر، محمدعلی، و دو دختر بنامهای ماشالله خانم و رقیه خانم داشت که با شغل کشاورزی روزگار می گذراندند. رضاقلی در سال 1330 از دنیا رفت. بعدها همسرش با احمد کلثوم «ابراهیم زاده» ازدواج کردند. از آن پس دو خانواده در کنار هم زندگی می کردند. صفرعلی، ماشاالله خانم، و رقیه خانم، در جنگ تحمیلی سه شهید به انقلاب اسلامی تقدیم کرده اند.« شهیدان محمدرضا زلفی، رحمت الله شبان، حبیب الله ابراهیم زاده» از نوادگان رضاقلی هستند.» «صفرعلی شبان در سال1330 برای کار به تهران می رود و در منطقه هفتده، خیابان زمزم «قلعه مرغی» ساکن می شود. در آنجا با همسر خود مه لقا سبحانی آشنا شد و با هم ازدواج می کنند. او مردی زحمت کش و کشاورز بود. مادر هم قالی بافی می کرد. سومین فرزندشان رحمت الله در روز جمعه تاریخ 14/3/1344 مصادف با 4/2/1385 در شهر ری به دینا آمد. دوره دبستان خود را در مدرسه 17 شهریور گذراند. بعد از دوره ابتدایی ترک تحصیل کرد. و در کارخانه کاشی سازی سنتی در همان شهر ری مشغول به کار شد. در مسجد قائمیه محله شان فردی فعال بود. روزهای میلاد مبارک آقا امام زمان (عج) بیشترین فعالیت را برای بر پایی مراسم و چراغانی کردن محله و مسجد انجام می داد. همراه با مردم انقلابی تهران در تظاهرات شرکت می کرد. او بعد پیروزی انقلاب اسلامی بطور فعال در پایگاه بسیج حمزه سیدالشهدای محلشان عضو شد.» «وقتی رژیم بعثی عراق به ایران حمله کرد دنبال فرصتی بود که از کشور جمهوری اسلامی در مقابل تجاوز حزب بعث عراق دفاع کند. او دو بار از طریق بسیج به جبهه ها اعزام شد. آخرین بار در تاریخ 15/2/1362 از پدر و مادر حلالیت طلبید از همه بستگان و همسایگان خداحافظی کرد و به کاشان روستای یزدل رفت و با آنها نیز خداحافظی کرد و به منطقه عملیات والفجر دو، منطقه حاج عمران اعزام شد. عملیات در ساعت یک بامداد روز 29 تیر 1362 با رمز «یا الله» آغاز شده بود. رحمت الله همراه با نیروهای لشکر سیدالشهدا وارد عملیات شد. در ادامه عملیات و تثبیت مواضع، در روز دوشنبه تاریخ 10/5/1362 مصادف با ماه شوال 21/10/1403با اصابت ترکش به سینه به شهادت رسید. پدر در زمان شهادت فرزندش برای بازدید از بستگان به روستای یزدل آمده بود شب خواب می بیند، کبوتری از بام منزلشان پرواز می کند. روز بعد سراسیمه خود را به تهران رسانید. وقتی خبر شهادت رحمت الله را شنید تعبیر خوابش را دریافت.» «جنازه مطهر این شهید بزرگوار در تاریخ 16/5/1362 تشییع و در قطعه 28 ردیف 22 بهشت زهرا بخاک سپرده شد.»

گزیده ای از وصیت نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم متن وصیت نامه : مقدمه : « وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ.» «آل عمران آیه169» « ای پیامبر: هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردگانند، بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» پدر و مادر: « پدر و مادر عزیزم: امیدوارم که زندگی موفّق و سر بلندی داشته باشید. و تو ای مادر عزیزم، هرگز فراموشت نمی کنم. چون با رنج و بدبختی مرا بزرگ کرده ای، امیدوارم که مرا ببخشید، و حلالم کنید. پدر و مادر عزیزم، باشد که سر نمازهایتان امام امت، شهید پرور را دعا کنید و پیروزی اسلام را از خداوند بخواهید. پدر و مادر عزیزم: امیدوارم با رفتن من از این دنیای مادیات، شما پیش امام حسین (ع) آبرو داشته باشید و دلسرد نشوید و از این انقلاب برنگردید بلکه افسوس بخورید که چرا از این فرزندان ندارید تا در راه اسلام بدهید. پدر و مادر عزیزم، شما باید برای اسلام و قرآن از مادیات حتی جان خود و فرزندانتان بگذرید. مثل حضرت زینب کبرا سلام الله علیها که در یک روز هفتاد و دو تن را داغ دید و برای رضای خدا صبر کرد شما هم صبر داشته باشید. و برای اسلام و قرآن تبلیغ کنید. و از این انقلاب بر نگردید. پدر و مادر عزیزم: این را من به شما می گویم تا شما به همه دنیا بگوئید، من از این دنیا مادی و فانی خوشم نمی آید زیرا مادیات و دلبستگی های دنیایی است که انسان را به اشتباه می اندازد فردای قیامت سخت است و من هرگاه گناهان خودم را بیاد می آورم، بدنم می لرزد. باید برای پیروزی اسلام و قرآن از مادیات گذشت. من وقتی به فکر فردای آنها می افتم واقعا دیوانه می شوم، چون گناهان خودم را هم فراموش نمی کنم. پدرم و مادرم: با رفتن من از این دنیا دلسرد نشوید. و از این انقلاب بر نگردید و صبر پیشه کنید اگر هم می خواهید گریه کنید برای امام حسین (ع) گریه کنید. که همه چیزش را برای خدا فدا کرد. برای امام زمان (عج) دعا کنید و فرج او را از خدا بخواهید.» پدر و مادر و دوستان: « مراسم مرا ساده بگیرید. برای من گریه نکنید برای آن کسی گریه کنید که مظلومانه در کربلا شهید شد و برای خودتان گریه کنید که فردای قیامت چه بلایی بر سر شما می آورند اگر در راه اسلام نروید. در تشییع جنازه من نوار قرآن و تلاوت قران بگذارید. خوشحال می شوم.» احترام رهبری را نگه دارید: « به این رهبر انقلاب اسلامی احترام بگذارید. چون رهبری بود که ما را نجات داد و از او پیروی کنید. چون این رهبر انقلاب خیلی ها را از لجنزارها و گناهان نجات داد و خواهد داد. عرض دیگری ندارم بجز پیروزی حق بر علیه باطل همیشه یادتان باشد که امام را دعا کنید.» خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار از عمر ما بگاه و برعمر او بیافزای رحمت الله شعبانی یزدلی

منبع : برگرفته از کتاب با ستارگان یزدل