ما را دنبال کنید:
محمد تقی قصابی یزدلی

شهید دفاع مقدس محمد تقی قصابی یزدلی

نام پدر : حاج رضا
نام مادر : فرخ
تاریخ تولد : 1343/01/01
محل شهادت : مریوان
محل خاکسپاری : گلزار شهدای یزدل
تاریخ شهادت : 1362/07/29
زندگی نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم « رضا قصابی مردی متدیّن و مذهبی و زحمت کشی بود. که از راه کشاورزی و قالی بافی روزگار می گذراند. مادر هم زنی زحمت کش از طایفه طحانی های یزدل بود. او زنی متدیّن و مقید به فریضه های دینی خود بود. خانواده آنها در روز شنبه اول فروردین سال 1343 مصادف با 7/11/1383ه- ق چشمان به تولد نوازد پسری روشن شد که اسمش را محمدتقی گذاشتند. شش سال داشت که در مدرسه ابتدایی قطب راوندی یزدل برایش ثبت نام کردند نیمه دوم دوره ابتدایی را در دبستان آیت الله سلیمانی گذراند. بعد از دوران ابتدایی برای اینکه بتواند به پدر و مادرش در امرار معاش خانواده کمک کند. در شرکت ملامین سازی و شرکت ناتل «پیمانکار بیمارستان شهید بهشتی» کاشان مشغول به کار شد.» « با همه مهربان و برخورد صادقانه داشت. همکارانش به او خیلی علاقه داشتند. با شروع جنگ تحمیلی و با توجه به پیام امام امت مبنی بر اینکه یک کشور سی و شش میلیونی باید بیست میلیون تفنگ دار داشته باشد وارد بسیج شد. وقتی رژیم بعثی عراق به کشور ایران حمله کرد. او نیز یک دوره آموزش نظامی را از تاریخ 11/2/1361 تا 11/3/1361در پادگان الغدیر اصفهان گذراند. و مانند هزاران جوان پاک ایرانی به همراه عده ای از جوانان رزمنده روستا که عازم شرکت در نبرد حق علیه باطل بودند. راهی جبهه جنگ شدند. تا دَین خود را نسبت به اسلام و مسلمین ادا کنند. وقتی در جبهه بود. عملیات رمضان علیه کفر صدامی شروع شده بود. محمدتقی نیز در این حمله شرکت کرد. پس از پایان عملیات به آغوش گرم خانواده اش برگشت. از آن جایی که علاقه به سپاه داشت. در تاریخ 2/7/1362 به همراه تنی چند از جوانان روستا عازم جبهه هاشد. در همین اعزام به خدمت سربازی مشغول می شود. و در عمليات والفجر4 که در ارتفاعات سورن، در تاریخ 27 مهر1362 در منطقه پنجوين شروع شده بود، شرکت کرد. محمدتقی در این عملیات همراه با لشکر 14 امام حسین (ع) مشغول نبرد با دشمن بعثی می شود. پس از سه روز نبرد در جمعه تاریخ 29/7/1362 مصادف با 14/1/1404ه- ق در حالی که به کمک همرزم مجروحش می شتافت، ترکش خمپاره دشمن به سرش اصابت می کند. او به سالار شهیدان امام حسین (ع) اقتداء کند و به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید بزرگوار را در تاریخ 3/8/1362 با مشایعت مردم روستا از کاشان به طرف گلزار شهدای یزدل تشییع و به خاک سپردند.»

گزیده ای از وصیت نامه :

بسم رب شهدا: مقدمه « با سلام و درود بر حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش امام امت، خمینی بت شکن و با درود بر شهیدان انقلاب اسلامی ایران و با پیروزی رزمندگان اسلام وصیت نامه را آغاز می کنم.» « وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ.»«گمان نکنید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا خود روزی می خورند.» « حمد و سپاس خدای را که موجب قربت و نزدیکی به اوست. خدایی که همه جا حاضر و ناظر است. خدای محمد (ص)، پرچمدار توحید و عدالت، برادری و برابری و مساوات. پیامبری که شرک و بت پرستی و جاهلیت و رذایل اخلاقی را به فضایل انسانی مبدل کرد، و همه را با هم برابر می خواند، و هیچکس را نسبت به دیگری برتر نمی داد. مگر در تقوا و دوری جستن از فساد و گناه و نزدیک شدن به پروردگار یکتا.» شهادت : « اما چه فلسفه ای دارد، جهاد و شهادت که خداوند متعال، در قران کریم می فرماید: که گمان نکنید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدای خود روزی می خورند.» « حضرت امام حسین (ع) میفرماید: زندگی چیزی نیست جز عقیده و جهاد در راه خدا و اسلام. این آزاده مرد تاریخ بشریت و معلم درس حریت و آزادی با قیامش در مقابل جور و ستم و زور و استبداد یزید ایستاد و با شهادتش در زمین گرم کربلا صفحه تاریخ را بر ننگ یزید رنگین و پر می کند. راستی که شرف بالاترین رنگ است، نه سیاهی که سیاهی می پوشاند شرف را، چون خون حق در مقابل باطل می جوشد و جبّاران و ظالمان تاریخ را رسوا می کند.» پدر و مادر: « حال ای مادر و پدرم شما زحمت های فراوانی کشیده اید. خداوند ان شاالله به شما اجر و صبر و استقامت عطا بفرماید. من از زحمات شما خیلی متشکرم و امیدوارم مرا حلال کنید. از دست من راضی باشید. ای مادرم، برای من گریه نکنید. برای حسین بن علی (ع) گریه کنید. چون راه ما، راه او است و برای آزادی کربلا و قدس عزیز است و برای آزادی تمامی مسلمانان از دست ظالمان می جنگیم. البته که شهادت در این راه افتخار بزرگی است.» « پدر و مادرم، این را بدانید که من بیش از یک امانت نزد شما نبودم. ان شاالله که خداوند متعال این امانت داری را از شما اجابت و قبول کند، و از شما می خواهم که امام امت را، این حسین زمان، و قلب تپنده ملت و اُسطوره مبارزه را دعا کنید، و رهنمودهای پیامبر گونه اش را جامه عمل بپوشانید. که دنیا و آخرت شما در گرو اعمال شماست.» هان ای ملت عزیز: « پیام من به ملت عزیز ایران این است. که شما ثابت کردید. که واقعا مسلمان و شیعه هستید، یعنی در عمل نشان داده اید. ای ملت مسلمان وحدت خود را حفظ کنید و با گام های استوار به رهبری امام امت و با رعایت اصول اسلامی به پیش بروید، و از تفرقه بپرهیزید. تا بتوانید ریشه ظالمین را بکنید و امام را تنها نگذارید. برای نزدیک شدن ظهور حضرت مهدی (عج) دعا را فراموش نکنید.» نماز جمعه: « نماز جمعه این نمایش سیاسی عبادی اسلام را فراموش نکنید زیرا نماز جمعه حج مستمندان است.» مراحلال کنید: « سخنی با دوستان: ای دوستان عزیزم که مدتی را در جمع شما بوده ام، اگر در این مدت از دست من ناراحتی دیده اید، به بزرگی خودتان ببخشید و مراحلال کنید.» «والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته» خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار محمدتقی قصابی

منبع : برگرفته از کتاب با ستارگان یزدل