سه مسافر بینشان، بیست سال پیش به یزدل رسیدند
روایتی از تدفین سه شهید گمنام در تیرماه ۱۳۸۴ بیست سال پیش، در ظهر گرم تیرماه ۱۳۸۴، اتفاقی در یزدل رقم خورد که هنوز، هر کوچه و هر دل، نشانش را دارد. پیکر مطهر سه شهید گمنام دفاع مقدس پس از سالها غربت، مهمان این روستای کوچک اما ریشهدار شدند. تشییعی باشکوه، با اشک و افتخار، بر دوش مردم مؤمن یزدل برگزار شد؛ و پیکرهایی که بینام بودند، در دل خاک آرام گرفتند، اما برای همیشه، «نامدار» شدند. از آن روز، تپهی شهدای یزدل، نه فقط مزار، که قطب خاطره، نماز، و عهد شد؛ قبلهگاهی بیکلام برای دلهایی که هنوز با شهیدان حرف میزنند. امروز، پس از گذشت بیست سال، هنوز نسیم روستا بوی حضور میدهد؛ هنوز مادران با چشم خیس میگویند: "یکیشان انگار پسر من بود..." در روزگار سخت و پیچیده این سالها که ایران در محاصره روایتهای تحریفشده و جنگ رسانهایست، یاد شهیدان گمنام، حجتیست بر ایستادگی و تلنگری به ما که: راه روشن است، اگر قدر خونهای خاموش را بدانیم. --- 📆 بیستم تیرماه ۱۴۰۴ | یزدل